| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | ||||||
| 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
| 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
| 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
| 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
| 30 |
نام کتاب:دو غریب
نام نویسنده:فریده گلبو
چاپ یکم-پاییز۱۳۷۷
ناشر:انتشارات روشنگران و مطالعات زنان
قسمتی از کتاب:
اما نصیحت زن حاج آقا اکبری به من در مورد مخفی نگاه داشتن اطلاعم در این مورد هدف دیگری دارد.او معتقد است باید محمود در بی خبری؛بار گناه خود را تا جایی افزون کند که وقتی من با یورشی غافلگیر کننده به او بگویم که همه چیز را میدانم او در تنگنای ترس و اضطراب و احساس گناه؛حاضر به بخشش قسمتی از دارایی خود به من باشد...ص80
نظر من درباره ی این کتاب:
وقتی این کتاب رو میخوندم همانطور که خود نویسنده هم در ابتدای پیشگفتار ذکر کرده بود با یک رمان خالص رو به رو نبودم بلکه داستان یک شبه رمان بود!اما بسیار زیبا تعریف شده.ماجرایی که فقط از طریق ارسال نامه میان دو دوست مطرح میشود و سرتاسر داستان فقط نامه هایی است که این دو زن که یکی در ایران و دیگری در خارج از کشور زندگی میکنند و هر دو متاهل بوده و ماجراها و اتفاقات روزمره ی خود را در نامه برای یکدیگر مطرح میکنند چنان جذاب بود که گاهی فراموش میکردم دارم فقط نامه میخونم و غرق در ماجرا میشدم و دوست داشتم هر لحظه نامه ی بعدی برسد و بفهمم ماجرا به کجا ختم خواهد شد.به نظر من نوع تالیف و طرح ماجرا در این کتاب به نوعی منحصر به فرد بود چرا که تا به حال فهمیدن ماجرای یک داستان شبه رمان را در غالب فقط نامه هایی در بین دو زن که از قضای روزگار با یکدیگر دوستی صمیمی هم دارند ندیده و نخوانده بودم!
سلام.
ممنون که چنین فضایی طراحی کردید.
من هم این کتاب را خوانده ام.اما مثل شما تحت تاثیرش نیستم.زیبا و خواندنی یافتمش اما نه در حدی که یک نوشته تمام عیار بشناسمش.
پیش از این کتاب "مردم فقیر"داستایفسکی را نیز که چنین نگارش شده بود خوانده بودم.
خود من بشخصه انتظار بیشتری از این شبه رمان داشتم.وهمچنین از نویسنده اش.غبار منفی جات نوشته را بسیار بیشتر از حد لزوم خاکستری کرده بود و اینچنین نوشته هایی مفید به فایده برای خواننده نخواهد بود بل فقط سرگرمی سنگینی ست که شایسته درنگ است.
همانطور که پس از مطالعه کتاب"دختر قفقاز"آقای مدرسی انتظار بیش از اینها داشتم.آهن چنین نوشته هایی خوب و شایسته گداخته نشده من باب ساخت فولاد.
پوزش از بابت پرچونگی!
ولی گذشته از تمامی الساقیات بالا زیبا بود و شایان تمجید.