کتابخانه

کتابخانه ی شخصی من و توضیحی بر آنچه میخوانم

کتابخانه

کتابخانه ی شخصی من و توضیحی بر آنچه میخوانم

این یادداشتها را برای تو می نویسم

نام کتاب:این یادداشتها را برای تو می نویسم 

نام نویسنده:فریده نجفی(مشیری) 

چاپ اول-پاییز1387 

ناشر:انتشارات شادان 

قسمتی از کتاب: 

داشتم بیسکویت می خوردم که یک بلوز مچاله خیس؛تلپی از بالا توی ایوان افتاد و چشم به هم نزده؛دختر همسایه طبقه بالای دایی در ایوان ظاهر شد.گفت:ببخشید؛داشتم بلوزم را روی بند پهن میکردم؛از دستم در رفت.دایی و زن دایی نگاهی به هم انداختند و خندیدند.من هم که دوزاریم کج نیست.می دانم چرا هر وقت خانه دایی می روم؛یک جوری خودش را به پایین می رساند.وقتی رفت؛دایی جان خندید و گفت:گول قد و بالای جهان را خورده.از سن و سالش خبر ندارد...ص261 

نظر من درباره ی این کتاب: 

رمان زیبا و جذابی بود.روایت انسانهایی که در شرایطی متفاوت مجبور به گرفتن تصمیماتی برخلاف میل باطنی خویش میشوند اما در باطن همچنان به عهدهای خویش وفادارند با بیانی شیوا خواننده رو نسبت به مقصود نویسنده آگاه میکرد.از زمانیکه جهان به خارج از ایران سفر کرد کشش و جذابیت داستان چندین برابر شد و گویی تازه شروع نقطه ایی در کتاب آغاز شد که از ابتدا در جستجوی آن بودم.