کتابخانه

کتابخانه ی شخصی من و توضیحی بر آنچه میخوانم

کتابخانه

کتابخانه ی شخصی من و توضیحی بر آنچه میخوانم

شما که غریبه نیستید

نام کتاب:شما که غریبه نیستید 

نام نویسنده:هوشنگ مرادی کرمانی 

ناشر:انتشارات معین 

چاپ چهارم ۱۳۸۴ 

قسمتی از کتاب: 

ننه بابا از حافظ خواندن ها و فال گرفتن ها و تعریف های عموقاسم؛چیزهایی یاد گرفته است.آغ بابا؛اهل سیاست است.شبها دست مرا می گیرد و چراغ دستی را بر میدارد.می رویم خانه ی آقای دژند که رادیوی بزرگی دارد.می نشیند پای رادیو.سیگاری آتش میزند؛تسبیحش را می چرخاند به حرفهای رادیو گوش میدهد.گاهی حرص میخورد.گاهی هم خوشحال می شود.نه دلیل حرص و جوش خوردنش را می فهمم و نه دلیل خوشحال شدنش را...ص98 

نظر من درباره ی این کتاب: 

وقتی این کتاب را می خواندم حتی لحظه ایی دلم نمی خواست آنرا زمین بگذارم.مثل همیشه شاهکاری دیگر از استاد گرانقدر آقای مرادی کرمانی که با خواندن آن در خیال به زمانهای دور و کودکی خودم سفر میکنم این بار نیز چنین شد.به قدری زیبا و ملموس وقایع رو به قلم آورده که در تمام لحظات پا به پای شخصیت داستان پیش می رفتم و زیبایی داستان هزاران برابر شده بود برایم وقتی میدانستم این کتاب و ماجرای آن زندگی واقعی خود جناب هوشنگ مرادی کرمانی است.درباره ی کتابهای رئال به عقیده ی من هیچ وقت نمیشه نظر خاصی ارائه داد و ایرادی بر روند ماجرا گرفت زیرا وقایع نگاری چیزی نیست که بشود با سلیقه و اختیار در آن دخل و تصرفی کرد و آثار آقای کرمانی فقط و فقط تحسین خواننده را در پایان بر می انگیزد که صد البته همیشه هم آثار ایشان شایسته ی تقدیر و سپاس دارند.