کتابخانه

کتابخانه ی شخصی من و توضیحی بر آنچه میخوانم

کتابخانه

کتابخانه ی شخصی من و توضیحی بر آنچه میخوانم

تاریخ مشروطه ی ایران

نام کتاب : تاریخ مشروطه ی ایران 

نویسنده : احمد کسروی 

ناشر : موسسه انتشارات نگاه 

چاپ : تهران ۱۳۸۷ 

قسمتی از کتاب: 

در جلو مسجد امیرخیز منبری نهاده بودند.نمایندگان به روی پله های آن نشستند.شیخ سلیم قرآنی به دست بالای منبر ایستاده و چنین خواست میانه ی نمایندگان و مردم پیمانی پدید آورد.نخست از سوی مردم از نمایندگان پیمان گرفت که در آن سفری که می کنند همیشه به پیشرفت کارهای توده کوشند و فیروزی و نیرومندی ایران را در اندیشه دارند و نگهداری مشروطه را بایای خود شناسند.سپس رو به مردم گردانید و چنین گفت:این مردم ارجمند را که از سوی خود نماینده گردانیده می فرستید و آنان جان به کف گرفته و خود را به خدا سپرده روانه می گردند بگویید که در راه نگهداری از آنان تا چه اندازه آماده خواهید بود که این آیه ی قرآن میانه ی شما و آنان داور باشد؟...........ص۲۰۵ 

نظر من درباره ی این کتاب: 

کتاب مشتمل بر۹۵۱صفحه همراه با تصاویری مستند از دوران انقلاب مشروطه در ایران است.سراسر این کتاب تاریخی همراه با منبع و ماخذ بوده و می توان از آن به عنوان یک مرجع کامل و مستند یکی از وقایع مهم تاریخ ایران اخذ مطلب نمود.تمام مراسلات دولتمردان در زمان مشروطه با نظمی بی نظیر در این کتاب تدوین شده است که نه تنها متن آن را می توان به دقت مورد مطالعه قرار داد که تصویر آن نامه ها نیز عینا در کتاب مندرج گردیده و هیچ جای شک و شبهه باقی نمی گذارد!شخصا از این کتاب بارها و بارها به عنوان یک مرجع بزرگ مقطع خاص تاریخی ایران استفاده ی بسیار کرده ام.این کتاب هیچ شباهتی به دیگر آثاری که از احمد کسروی خوانده ام نداشت و همه چیز با مستندات دقیق تاریخی بیان شده و نشان از زحمت بی حد و حساب این نویسنده در گردآوری این مجموعه اطلاعات نفیس تاریخی داشت.

شیعیگری

نام کتاب: شیعیگری 

نویسنده: احمد کسروی 

ناشر: انتشارات آزاده (آلمان) 

چاپ: اردیبهشت۱۳۷۷-آپریل۱۹۹۸ 

قسمتی از کتاب: 

اگر مثلی خواهیم باید گفت:داستان اینان داستان آن مردی است که چشمش نادرست باشد که پیرامون خود و زیر پایش را نبیند ولی در یک فرسخی دهی را تواند دید و به کارهای آنجا تماشا تواند کرد.پیداست که چنین مردی با آن چشم شگفتی زندگی نتواند کرد.زیرا چون پیرامون خود را نمی بیند به هنگامیکه در یک فرسخی به تماشای آن ده سرگرم است ناگهان لغزیده از پا خواهد افتاد و یا به چاهی فرو خواهد رفت.این بدبختیها که امروز گریبانگیر شرقیان می باشد و آنان را به زیر دستی غربیان کشانیده نتیجه همین نادانی و ماننده های آنهاست.میدانم خواهند گفت:در زمان صفویان که ایرانیان همگی در کیش شیعی می بودند پس چگونه به آن جنگهای بزرگ برخاستند و کشور نگه داشتند؟٬میگویم در زمان صفویان شیعیان شیفته............... 

نظر من درباره ی این کتاب: 

متن مشتمل بر۱۵۱صفحه می باشد.در این کتاب نویسنده سعی کرده با اتکا به تحقیقات و مطالعات شخصی خودش که البته مرجع هیچکدام را در طول کتاب به درستی مشخص نکرده است لب به انتقاد بگشاید و در نهایت قضاوت را بر عهده ی خوانندگان گذاشته!!!ممکن است در وحله ی اول این کتاب به مذاق بسیاری خوش بیاید اما از نظر من وقتی یک نویسنده تحقیقات خود و تجربیات خویش را بدون ذکر منبع ذکر میکند نباید در قضاوت تعجیل کرد...چرا که اگر این شخص نسبت به باورهای دیگران در زمینه ی انتقاد قلمفرسایی میکند خود نیز باید بسیار ذکاوت به خرج داده و تمام تحقیقات خود را با ذکر منبع بیان نماید زیرا یک خواننده اگر بنا باشد به صرف این موضوع که از طرفداران نویسنده می باشد و حرفهای او را چشم بسته بپذیرد این نشان از کوته فکری خواننده هم می تواند باشد.احمد کسروی شاید از نگاه خیلی افراد قلم خوبی داشته باشد اما به نظر من وقتی یک نویسنده در طول نوشتن مطالب انتقاد آمیز خویش لب به اهانت می گشاید نشان از ضعف وی داشته و مسلما در حین نویسندگی عصبانیت بر وی چیره شده و به جای باز کردن و ارائه ی مدارک معتبر لب به توهین باز میکند و این یعنی کم آوردن یک نویسنده...شخصا این کتاب را مطالعه کردم و در طول زمانی که برای آن صرف نمودم برخی مطالبش را پسندیم ولی بسیاری از موضوعات آن برایم به دلیل نبودن ذکر منبع قابل باور نبوده و اغراق آمیز و از روی عداوتی بی حد جلوه کرد!

صوفیگری

نام کتاب:صوفیگری 

نویسنده:احمدکسروی 

ناشر:انتشارات پایدار 

قسمتی از کتاب: 

صوفیگری همچون بسیار چیزهای دیگر؛از فلسفه یونان برخاسته است.بنیادگزار آن چنانکه گفته می شود؛پلوتینوس نامی از فیلسوفان یونان یا روم بوده.پلوتینوس سخنان بسیاری به زبان فلسفه گفته که کوتاه شده آن با زبان ساده اینست:در جهان آنچه هست همه یکچیز است.خداست و چیزهای دیگر از او جدا شده اند.روان آدمی به اینجهان آمده و گرفتار ماده شده؛و اینست همیشه باید از این جهان و از خوشیهایش گریزان؛و در آرزوی پیوستن به آن سرچشمه یا میهن خود باشد.(ص 9 -گفتار یکم)

نظر من نسبت به این کتاب: 

این کتاب با اینکه نتیجه ی تحقیق احمدکسروی در مقوله ی صوفیگری در ایران و تقریبا در جهان است اما اصلا به دلم ننشست چرا که بسیار مغرضانه و با ادبیاتی نکوهیده فرقه ی صوفیگری را زیر سوال برده!در بسیاری از قسمتهای کتاب توهینهایی بسیار ناپسند که از شخصیت فردی چون احمدکسروی بعید می باشد به چشم میخورد و گاه این عقیده در من شدت می گرفت که جناب احمدکسروی گویا ذاتا" با مقوله ی صوفیگری مشکل داشته و در این کتاب خواسته تمام عقده های خودش رو بیرون بریزه!درسته که این کتاب پر هست از تحقیقاتی که جناب کسروی از صوفیان و رفتار اونها داشته اما به نظر من به دلیل موقعیت تاریخی و گاهی نبودن آن صوفیان در قید حیات لذا این محقق نتوانسته دلیل اصلی گفتار و رفتار آنها را از زبان خود این افراد بشنود و به همین خاطر برخورد تند و مغرضانه و برداشت شخصی وی از وقایع سبب نفرتش از صوفیان گشته و در نهایت منجر به تالیف چنین کتابی شده است!در کل این کتاب زیاد به دلم ننشست!