ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
نام کتاب:پله پله تا ملاقات خدا
نام نویسنده:دکتر عبدالحسین زرین کوب
چاپ هجدهم1380
ناشر:انتشارات علمی
قسمتی از کتاب:
وی در مجالس بزرگان آشکارا یا به کنایه زبان به طعن((خداوندگار))می گشود و از اصحاب وی بدگویی می کرد؛مولانا هم او را به کنایه یا به تصریح((دشمن))می خواند.با این حال؛مولانا به این دشمنی ها و تحریکات ناشی از حسادت علما و مفتیان اهمیت نمی داد و از اوج قله ی اخلاق انسانی که وی بدان رسیده بود دشمنیهای جاهلانه ی این قاصران مغرور و متظاهر را به چشم بی اعتنایی می دید-هرچند گه گاه نیز به اقتضای ضعف بشری در مقابل تحریکات آنها از کوره در می رفت و در حق ایشان دشنامها و ناسزاها بر زبان می راند...ص313و314
نظر من درباره ی این کتاب:
این کتاب درباره ی زندگی و اندیشه و سلوک مولانا جلاالدین رومی است و مشتمل بر398صفحه می باشد.در این کتاب معماهای زیادی به طور کامل برام حل شد از جمله اینکه بهاءولد و خداوندگار چه کسانی بودند؟ و یا اینکه قضیه ی هجرت یا فرار بهاءولد از ایران چرا و به چه صورت انجام گرفته؟...همچنین شمس چگونه پیدایش شد؟ و دیدار او با مولانا چگونه شکل گرفت؟ و چه چیز باعث غیبت بی بازگشت شمس شد؟ و در نهایت عاقبت شمس چگونه پایان گرفت؟ و یا مقوله ی رقص در بازار چه چیزی را در پی داشته؟...خلاصه این که در این کتاب به خیلی از مجهولات ذهنیم در رابطه با شمس و مولانا پاسخ داده شد.