کتابخانه

کتابخانه ی شخصی من و توضیحی بر آنچه میخوانم

کتابخانه

کتابخانه ی شخصی من و توضیحی بر آنچه میخوانم

چهار متن از زندگی حلاج

نام کتاب : چهار متن از زندگی حلاج 

نویسنده : لویی ماسینیون 

مترجم : قاسم میرآخوری 

ناشر : یادآوران 

چاپ اول اردیبهشت۱۳۷۹ 

قسمتی از کتاب: 

ابن فتح از محمد بن حسین نقل کرده که از از عبدلله بن علی شنید که عیسی قصار گوید:آخرین کلامی که حسین به هنگام دار آویختن بر زبان گفت:((حسب الواجد افراد الواحد له)) بود(آنچه اهل وجد می خواهد ذات احد است تنها با وی!)و هیچ شیخی نیست که آن را شنیده و به خاطر وی متاثر نشده باشد و چنین کلام را زیبا نیافته باشد. ص۱۱۲ 

نظر من درباره ی این کتاب: 

در این کتاب زندگی حلاج از کودکی تا زمان به دار آویخته شدن را به قلم کشیده اند.البته از آنجائیکه نویسنده یک فرد غیر ایرانی بوده و تنها به سبب تحقیق برای یافتن هدف حلاج این کتاب را به رشته ی تحریر درآورده نباید خیلی به روایات کتاب استناد کرد چرا که دائم نقل جملات از فلانی و فلانی از فلانی و فلانی از فلان شخص می باشد که در نهایت بیشتر متون مندرج را می توان بر پایه ی حتی شایعات و بزرگنمایی های نابجا و گاه تهمتهای ناروا به حلاج دانست که صد البته در میان خیل عظیم روایات مندرج در کتاب می توان به برخی زوایا که جنبه ی حقیقی داشته نیز اشاره نمود.روی هم رفته کتاب سعی نکرده قضاوتی بر اعمال حلاج داشته باشد بلکه این محقق خواسته در نهایت خود خواننده دست به داوری برده و درباره ی حلاج و عقایدش نظر بدهد.کتاب مشتمل بر۲۴۸صفحه است که در بیشتر صفحات مطالب تکراری بوده و گاه حوصله ی خواننده را سر میبرد اما در نهایت من شخصا با خواندن این کتاب زوایای دیگری از زندگی و هدف حلاج برایم روشن شد که شیرینی و حلاوت این اثر بر بی طعمی آن چربید و لذت خاصی پس از به پایان رسانیدن کتاب از نظر احساسی به بنده دست داد.